English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1342 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
encapsulated U چیزی که درون چیز دیگری قرار دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
enclosing U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
encloses U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
enclose U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
PCMCIA U - سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
contains U قرار دادن چیزی در درون
contained U قرار دادن چیزی در درون
contain U قرار دادن چیزی در درون
gradin U یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
gradine U یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
top U بخش ای که در بالاترین قسمت چیزی قرار دارد
accent mark U علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
ingrown U روینده و رشد کننده در درون چیز دیگری
relevance U 1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
cuts U روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
cut U روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
integral controller U واحد ارتباطات که درون یک کامپیوتر قرار داده شده است
something else again <idiom> بحث دیگری دارد، چیز دیگریست.
conditional U فرآیندی که بستگی به نتیجه دیگری دارد
card U وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
cards U وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
function U فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
inherit U یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
functions U فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
inherits U یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
functioned U فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
inheriting U یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
emptiest U بدون چیزی در درون
intakes U مقدارجذب چیزی به درون
intake U مقدارجذب چیزی به درون
emptied U بدون چیزی در درون
empties U بدون چیزی در درون
emptier U بدون چیزی در درون
empty U بدون چیزی در درون
the boxes were nested U جعبه ها یکی در توی دیگری قرار گرفته بودند
usufructuary U کسیکه از عین ونماات ملک دیگری حق دارد استفاده کند
indraft U ریزش چیزی بسوی درون
fullest U پر کردن درون چیزی تا حد امکان
indraght U ریزش چیزی بسوی درون
indravgnt U ریزش چیزی سوی درون
full U پر کردن درون چیزی تا حد امکان
gradine U [پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
Gothic Revival U [پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
faults U فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
fault U فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faulted U فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
distant U آنچه در محلی قرار دارد
desktop U آنچه در بالا میز قرار دارد
homes U که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد
home U که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد
centralized U آنچه در یک موقعیت مرکزی قرار دارد
internal evidence U مدارک یا گواهی که از درون چیزی بدست میاید
ascii U حرفی که در لیست ASCII حروف قرار دارد
endomorph U بلوری که درجوف بلور دیگر قرار دارد
bays U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
baying U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bayed U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bay U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
cell U در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
My desk is by the window. U میز کار من کنار پنجره قرار دارد.
cells U در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
head stock U قطعهای که قسمت مهم دستگاه بر ان قرار دارد
beater mill U تغارچهای که در داخل ان استوانه نیز قرار دارد
expansion unit U وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
insert U قرار دادن چیزی در چیزی
inserting U قرار دادن چیزی در چیزی
inserts U قرار دادن چیزی در چیزی
main topmast U دگلی که درست بالای دگل اصلی قرار دارد
ligule U زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد
deposit U لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
mast foot پایه چوبی یا فلزی که دکل بر روی آن قرار دارد.
backfield line U خطی که یک یارد پشت خط تجمع مهاجمان قرار دارد
card U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
deposits U لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
cards U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
blessing in disguise <idiom> U [چیز خوبی که در ظاهری نه چندان خوب قرار دارد]
converting U تغییر چیزی به دیگری
converts U تغییر چیزی به دیگری
converted U تغییر چیزی به دیگری
convert U تغییر چیزی به دیگری
ribbon U میله جوهری که بین نوک چاپ و کاغذ قرار دارد
band printer U چاپگری که حروف آن روی قوپ فلزی متحرک قرار دارد
mince pie U نوعی دسرغذا که بجای میوه دران گوشت قرار دارد
ribbons U میله جوهری که بین نوک چاپ و کاغذ قرار دارد
altar-stair U [بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
mince pies U نوعی دسرغذا که بجای میوه دران گوشت قرار دارد
hypostyle hall U [اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
advantaged U کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد
altar-steps U [بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
acoustic U فن صوتی که در بالای چاپگر برای کاهش صدا قرار دارد
ascender U مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد.
overlapped U پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
overlaps U پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
overlap U پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
foist U چیزی را بجای دیگری جا زدن
put words in one's mouth <idiom> U چیزی را از زبان کس دیگری گفتن
sequences U بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
sequence U بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
restricted propellant U سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
immediate U دستیابی سریع به داده چرا که در فیلد آدرس دستور قرار دارد
acoustic U تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
lead in U چیزی که به چیز دیگری منتهی شود
to exchange something [for something] U معاوضه کردن [چیزی را با چیز دیگری]
to exchange something [for something] U مبادله کردن [چیزی را با چیز دیگری]
water quench U [ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
waterbath U [ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
double boiler U [ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
bain-marie U [ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
water bath U [ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
normalizes U عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
cassette U چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
normalised U عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalises U عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalising U عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalize U عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
sequence U تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
cassettes U چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
sequences U تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
down line processor U پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
percuss U بازدن انگشت یا الت دیگری چیزی را ازمودن
dummy U دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
point of fall U نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
dummies U دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
freeware U نرم افزاری که در دامنه عمومی قرار دارد و هر کسی بدون پرداخت میتواند از آن استفاده کند
anti spin U سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
terminator U مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
douse U دراب یا چیز دیگری فرو بردن روی چیزی اب ریختن
(in) care of someone <idiom> U فرستادن چیزی برای کسی ازروی آدرس شخص دیگری
doused U دراب یا چیز دیگری فرو بردن روی چیزی اب ریختن
dowsed U دراب یا چیز دیگری فرو بردن روی چیزی اب ریختن
douses U دراب یا چیز دیگری فرو بردن روی چیزی اب ریختن
dowses U دراب یا چیز دیگری فرو بردن روی چیزی اب ریختن
dousing U دراب یا چیز دیگری فرو بردن روی چیزی اب ریختن
put in U قرار دادن چیزی در
requests U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requesting U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requested U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
request U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
expanded memory system U ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
usenet U که هرکاربر میتواند پیامی بیفزاید یا به پیام دیگری چیزی اضافه کند
embowel U در شکم چیزی قرار دادن
setover U روی چیزی قرار دادن
communism U کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
My Computer U نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
peaks U زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد
peak U زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد
peaking U زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد
objective U چیزی که کسی سعی به انجام آن دارد
objectives U چیزی که کسی سعی به انجام آن دارد
eaves U هر چیزی که کمی پیش امدگی دارد
off print U چاپ دوم باره چیزی که ازمجله یا نگارشهای دیگری گرفته شده باشد
overlaps U جایی که چیزی بخشی از دیگری را بپوشاند یا در بخش داده روی هم قرا رگیرند
overlapped U جایی که چیزی بخشی از دیگری را بپوشاند یا در بخش داده روی هم قرا رگیرند
overlap U جایی که چیزی بخشی از دیگری را بپوشاند یا در بخش داده روی هم قرا رگیرند
objecting U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
direct objects U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objects U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objected U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
indirect objects U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
object U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
extension U فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
storage U وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
extensions U فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
external U رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
externals U رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
intercoastal U رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
superposition U قرار دادن چیزی روی چیزدیگر
position U قرار دادن چیزی در محل خاص
positioned U قرار دادن چیزی در محل خاص
intruder U قرار دادن چیزی در چیز دیگر
intruders U قرار دادن چیزی در چیز دیگر
interlocks U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlock U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocked U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocking U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
port U وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
superimposing U قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
superimposing U روی چیزی قرار گرفتن اضافه شدن بر
superimposes U قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
superimposes U روی چیزی قرار گرفتن اضافه شدن بر
superimpose U قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
superimpose U روی چیزی قرار گرفتن اضافه شدن بر
substituted U قرار دادن چیزی درمحل چیز دیگر.
substituting U قرار دادن چیزی درمحل چیز دیگر.
substitute U قرار دادن چیزی درمحل چیز دیگر.
banjo axle U پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
strobe U سیگنالی که بیان میکند آدرس معتبر در باس آدرس قرار دارد
strobe U سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
show one's (true) colors <idiom> U نشان دادن چیزی که شخص واقعا دوست دارد
There is more to it than meets the eye. U ارزش [و یا حقایق] پنهان در مورد چیزی وجود دارد.
duct U لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
interfered U توقف کار کردن چیزی در راه قرار گرفتن
interferes U توقف کار کردن چیزی در راه قرار گرفتن
interfere U توقف کار کردن چیزی در راه قرار گرفتن
reach out with an olive branch U [انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.]
reach out with an olive branch <idiom> U [انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.]
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
flying head U نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1incentive
1چیزی که عوض داره گله نداره
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
1popsicle
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com